شش ویژگی فیلمنامه نویسان موفق
شش ویژگی فیلمنامه نویسان موفق
شش ویژگی فیلمنامه نویسان موفق
آیا می دانید «ران باس» نویسنده تراز اول هالیوود به طور متوسط روزی 14 ساعت در 7 روز هفته کار می کند؟ یا اینکه «اریک راث» نیمه شب از بستر برمی خیزد، چند ساعتی می نویسد، چرت می زند و دوباره در صبح شروع به کار می کند و آن را ادامه می دهد؟
نویسندگان موفق منضبط ترین افرادند. آنها از وقت، به بهترین نحو بهره می گیرند. صفحات سفید کاغذ را مقابل خود می بینند. روزانه مقدار مشخصی می نویسند و دست نوشته هایی عالی تحویل می دهند.
اما اگر به حرفه فیلمنامه نویسی علاقه مند هستید، علاوه بر ویژگی های معمولی همه فیلمنامه نویسان باید شش ویژگی بسیار مهم را نیز داشته باشید.
بانکر هانت بیلیونر می گوید: موفقیت ساده است؛ نخست باید مشخص کنید که به طور دقیق چه می خواهید و سپس بهای رسیدن به آن را بپردازید.
آیا شما مایل به این کار هستید؟ آیا می دانید که هر فیلمنامه نویس موفق چه سختی هایی را بر خود هموار می کند؟
بسیاری از مبتدیان، تنها به نوشتن می اندیشند، بدون آنکه به دردسر یادگیری فکر کنند. آنان معتقدند نوشتن کار دشواری نیست و تنها رویای پولدار شدن را در سر می پرورانند. فکر می کنند کل کاری که باید انجام دهند، تهیه ابزار کار، حضور در کلاس، مطالعه چند کتاب و سپس شروع کار است؛ البته همه اینها برای رسیدن به آن شش ویژگی لازم است.
از آن جایی که ابزار کار در دسترس همه هست، پس فکر می کنیم می توانیم بنویسیم. اما طولی نمی کشد که می بینیم مسئله به این سادگی هم نیست.
بیایید با نگاهی اجمالی به آنچه فیلمنامه نویسان موفق به طور روزمره انجام می دهند، رمز موفقیت آنان را دریابیم:
اما پیش از دست کشیدن از کار به دلیل غیرعملی بودن طرح شما، به یاد داشته باشید که دلایل خوب و بد وجود ندارند. شما تنها به یک دلیل مؤثر احتیاج دارید؛ حتی اگر بسیاری از نویسندگان می گویند که از نوشتن لذت می برند، چون دوستش دارند، اما افرادی هم هستند که از این کار بیزارند و در عین حال هنوز آثار خوبی از خود بر جای می گذارند. «منیت» یک عامل مؤثر و قوی برای نوشتن است خواه نویسنده با آن موافق باشد، خواه مخالف.
هر یک از ما می تواند اعتراف کند که برای: پول، شهرت، انتقام و یا برای اینکه توانایی خود را به اثبات برساند، می نویسد.
شما باید وسوسه و یا به گفته «لینو هانتر» عشق نوشتن را داشته باشید. همه نویسندگان موفق صرف نظر از انگیزه شان به کار و زندگی خود عشق می ورزند.
آنان می دانند لازمه موفقیت چیست و برای رسیدن به خواسته خود از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند و باید اینطور هم باشد. شهرت و زندگی آنها در گرو آن است.
آنان می دانند لازمه موفقیت چیست و برای رسیدن به خواسته خود از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند و باید اینطور هم باشد. شهرت و زندگی آنها در گرو آن است.
بنابر این، شما به صورت فردی مبتدی لازم است این معیارها را بشناسید و کار خود را به نسبت آن بهبود بخشید. نوشته بزرگان را بخوانید و آنها را با کار خود مقایسه کنید. سپس به تفاوت آنها پی خواهید برد. این کار موجب می شود کیفیت کار بالا رود.
به قول «ارنست همینگوی» بزرگترین موهبت برای هر نویسنده خوب، آن است که قوی و دقیق باشد. پس فرق نوشته خوب و بد چیست؟ استادان فن معتقدند نوشته خوب، انسان را دگرگون می کند. شخصیتهایش هماهنگ و داستانش پیچیده است. انسان را متحیر می کند و رضایت عاطفی او را برمی انگیزد و اگر کلیشه ای و خسته کننده باشد، بد است.
اگر می خواهید در جایگاه فیلمنامه نویس، مهارت شما افزایش یابد، باید پیش از اینکه درباره کارتان قضاوت کنند، خودتان خوب و بد آن را تشخیص دهید.
بیشترین توصیه در این باره آنکه هر چه می دانید، بنویسید. اما گاهی این نوشته ها ممکن است برای شما و مخاطبان خسته کننده باشد. احساس، نوشته شما را بهتر می کند. آنچه موجب هیجانتان می شود، شما را به وجد می آورد و مجذوب خود می کند؛ زیرا از احساس شما برخاسته است.
نگران روش نباشید و همیشه آنچه می بینید، ننویسید؛ زیرا تا بخواهید شروع کنید، به اندازه دو سال عقب افتاده اید.
تردید، فکر را مختل می کند. خواستن، توانستن است. مطمئن باشید نوشته شما تأثیرگذار خواهد بود.
حالا دیگر مشکلی وجود ندارد. آثار دیگر را بخوانید و از تهیه کنندگان بپرسید به دنبال چه هستند؛ اگر آنچه در جستجویش هستند، همان چیزی است که موجب هیجان شما می شود، تصمیم به نوشتن بگیرید و باز هم به عمومیت اثرتان که برخی آن را عاملی تجاری می نامند، فکر کنید. از زمانی که سرگرمی جمع مورد نظر است؛ هنر نقطه مقابل تجارت است.
در مبحث هنر، هدف سرگرمی مخاطب است، مگر اینکه برای سرگرمی خودتان بنویسید. فرصت هایی را که می خواهید با داستانتان پیشنهاد کنید، بسیارند و شما تنها هنگامی در کارتان موفق خواهید بود که طبق خواسته مردم و استودیوها بنویسید. این امر به آن معنا نیست که برده آمار و ارقام شوید، بلکه به آن معناست که باید مطلب و نوشته خود را با کسانی که شهرت جهانی دارند، پیوند دهید.
نویسندگان موفق بسیار منظبط هستند. آنها نوشتن را امری ضروری می دانند و هنگامی که کسی می گوید بیش از حد گرفتارم این به آن معناست که کارهای دیگری وجود دارد که شخص بیشتر به اجرای آن تمایل دارد و کاملا واضح است که میل به نوشتن، باید با عمل همراه باشد؛ در غیر این صورت به خودی خود معنا ندارد.
فیلمنامه نویسان موفق منتظر نمی مانند تا به آنها الهام شود؛ البته مواقعی هم است که در نوشتن تعلل می کنند؛ اما با این حال، بالاخره می نویسند. آنها به خوبی می دانند که وظیفه آنها نوشتن است و موفقیت شان در گرو چیست و درست به همین دلیل تا زمانی که اطلاعات به ذهنشان خطور می کند، منتظر می مانند.
رایج ترین شیوه، تعیین اهداف نوشتن است که عبارت است از: تعداد ساعات نوشتن و تعداد صفحات و صحنه هایی که باید روزانه نوشته شود؛ اگر با خودتان عهد کنید که چنانچه تا پایان از پشت میز کارتان بلند نشدید، به خود جایزه بدهید؛ متوجه خواهید شد که چقدر زود نوشتن هر فیلمنامه را تمام خواهید کرد؛ البته باید قدم به قدم پیش بروید.
فرق بین نویسندگان موفق و کسانی که رویای موفقیت را در سر می پرورانند، این است که گروه اول در پایان هر روز نسبت به روز قبل صفحات بیشتری نوشته اند.
نویسندگان بلندپرواز باید بدانند چنانچه اثر آنها به فروش نرسد و یا حمایت نشود، موفق نخواهند بود. اگر دست اندرکاران بدانند که نوشته شما به پیشرفت کار آنها کمک می کند، شما را دوست خواهند داشت؛ در غیر این صورت، شما را به فراموشی خواهند سپرد.
پس چنانچه خود را با شرایط وفق ندهید، باید خود را برای سرخوردگی آماده کنید. نویسندگان موفق واقعیت امر را می دانند و خود را با آن وفق می دهند. آنها می دانند که کارشان بازنویسی می شود و با ستارگان فیلم و کارگردانان پیش می روند و وظیفه آنها کیفیت و کار خوب است.
تأثیر هر فیلمنامه در برقراری ارتباط عاطفی با خواننده یا بیننده است. اگر نگاهی به فیلم های روز بیندازید، خواهید دید که همه آنها به بیننده وعده هیجان، تأثیرگذاری، شگفتی، ابهام، رضایت و جذابیت می دهند. آیا اثر شما می تواند این وعده ها را عملی کند؟
هر بار که تصمیم به نوشتن می گیرید در هر لحظه نگران از دست دادن خوانندگان خود باشید. در هالیوود، بدترین جرم این است که خواننده یا بیننده هر فیلم بگوید پایان داستان چه شد؟
هیچ خواننده ای وقت خود را صرف داستانی خسته کننده نمی کند و هیچ بیننده ای ۸/۵ دلار برای یک فیلم کسل کننده نمی پردازد.
فیلمنامه نویسان موفق اثر خود را بازنویسی می کنند تا هم خود و هم خواننده از آن تأثیر بگیرند.
به یاد داشته باشید که هر فیلمنامه نویس بالاخره موفق شد نظر تهیه کننده، شرکت، همکار و یا خواننده را به خود جلب کند.
مطمئن باشید سرانجام موفق خواهید شد؛ البته سعی کنید رفتار، عادت، مهارت و طرز برخورد خود را بهتر کنید.
اگر این شش ویژگی مؤثر بود، آنها را امتحان کنید؛ در غیر این صورت، توانایی های خود را توسعه دهید. خیلی هم جدی برخورد نکنید. بازی و استراحت کنید، بخورید، بخندید، عشق بورزید، بخوابید و بنویسید و روزانه هر قدر که لازم باشد تکرار کنید.
منبع: مجله نقد سینما- شماره 42
نویسندگان موفق منضبط ترین افرادند. آنها از وقت، به بهترین نحو بهره می گیرند. صفحات سفید کاغذ را مقابل خود می بینند. روزانه مقدار مشخصی می نویسند و دست نوشته هایی عالی تحویل می دهند.
اما اگر به حرفه فیلمنامه نویسی علاقه مند هستید، علاوه بر ویژگی های معمولی همه فیلمنامه نویسان باید شش ویژگی بسیار مهم را نیز داشته باشید.
بانکر هانت بیلیونر می گوید: موفقیت ساده است؛ نخست باید مشخص کنید که به طور دقیق چه می خواهید و سپس بهای رسیدن به آن را بپردازید.
آیا شما مایل به این کار هستید؟ آیا می دانید که هر فیلمنامه نویس موفق چه سختی هایی را بر خود هموار می کند؟
بسیاری از مبتدیان، تنها به نوشتن می اندیشند، بدون آنکه به دردسر یادگیری فکر کنند. آنان معتقدند نوشتن کار دشواری نیست و تنها رویای پولدار شدن را در سر می پرورانند. فکر می کنند کل کاری که باید انجام دهند، تهیه ابزار کار، حضور در کلاس، مطالعه چند کتاب و سپس شروع کار است؛ البته همه اینها برای رسیدن به آن شش ویژگی لازم است.
از آن جایی که ابزار کار در دسترس همه هست، پس فکر می کنیم می توانیم بنویسیم. اما طولی نمی کشد که می بینیم مسئله به این سادگی هم نیست.
بیایید با نگاهی اجمالی به آنچه فیلمنامه نویسان موفق به طور روزمره انجام می دهند، رمز موفقیت آنان را دریابیم:
1_ انگیزه ای قوی برای نوشتن
اما پیش از دست کشیدن از کار به دلیل غیرعملی بودن طرح شما، به یاد داشته باشید که دلایل خوب و بد وجود ندارند. شما تنها به یک دلیل مؤثر احتیاج دارید؛ حتی اگر بسیاری از نویسندگان می گویند که از نوشتن لذت می برند، چون دوستش دارند، اما افرادی هم هستند که از این کار بیزارند و در عین حال هنوز آثار خوبی از خود بر جای می گذارند. «منیت» یک عامل مؤثر و قوی برای نوشتن است خواه نویسنده با آن موافق باشد، خواه مخالف.
هر یک از ما می تواند اعتراف کند که برای: پول، شهرت، انتقام و یا برای اینکه توانایی خود را به اثبات برساند، می نویسد.
شما باید وسوسه و یا به گفته «لینو هانتر» عشق نوشتن را داشته باشید. همه نویسندگان موفق صرف نظر از انگیزه شان به کار و زندگی خود عشق می ورزند.
آنان می دانند لازمه موفقیت چیست و برای رسیدن به خواسته خود از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند و باید اینطور هم باشد. شهرت و زندگی آنها در گرو آن است.
2_ ایجاد معیاری برتر و عالی
آنان می دانند لازمه موفقیت چیست و برای رسیدن به خواسته خود از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند و باید اینطور هم باشد. شهرت و زندگی آنها در گرو آن است.
بنابر این، شما به صورت فردی مبتدی لازم است این معیارها را بشناسید و کار خود را به نسبت آن بهبود بخشید. نوشته بزرگان را بخوانید و آنها را با کار خود مقایسه کنید. سپس به تفاوت آنها پی خواهید برد. این کار موجب می شود کیفیت کار بالا رود.
به قول «ارنست همینگوی» بزرگترین موهبت برای هر نویسنده خوب، آن است که قوی و دقیق باشد. پس فرق نوشته خوب و بد چیست؟ استادان فن معتقدند نوشته خوب، انسان را دگرگون می کند. شخصیتهایش هماهنگ و داستانش پیچیده است. انسان را متحیر می کند و رضایت عاطفی او را برمی انگیزد و اگر کلیشه ای و خسته کننده باشد، بد است.
اگر می خواهید در جایگاه فیلمنامه نویس، مهارت شما افزایش یابد، باید پیش از اینکه درباره کارتان قضاوت کنند، خودتان خوب و بد آن را تشخیص دهید.
3_ تکیه بر ادراک و نوشتن
بیشترین توصیه در این باره آنکه هر چه می دانید، بنویسید. اما گاهی این نوشته ها ممکن است برای شما و مخاطبان خسته کننده باشد. احساس، نوشته شما را بهتر می کند. آنچه موجب هیجانتان می شود، شما را به وجد می آورد و مجذوب خود می کند؛ زیرا از احساس شما برخاسته است.
نگران روش نباشید و همیشه آنچه می بینید، ننویسید؛ زیرا تا بخواهید شروع کنید، به اندازه دو سال عقب افتاده اید.
تردید، فکر را مختل می کند. خواستن، توانستن است. مطمئن باشید نوشته شما تأثیرگذار خواهد بود.
حالا دیگر مشکلی وجود ندارد. آثار دیگر را بخوانید و از تهیه کنندگان بپرسید به دنبال چه هستند؛ اگر آنچه در جستجویش هستند، همان چیزی است که موجب هیجان شما می شود، تصمیم به نوشتن بگیرید و باز هم به عمومیت اثرتان که برخی آن را عاملی تجاری می نامند، فکر کنید. از زمانی که سرگرمی جمع مورد نظر است؛ هنر نقطه مقابل تجارت است.
در مبحث هنر، هدف سرگرمی مخاطب است، مگر اینکه برای سرگرمی خودتان بنویسید. فرصت هایی را که می خواهید با داستانتان پیشنهاد کنید، بسیارند و شما تنها هنگامی در کارتان موفق خواهید بود که طبق خواسته مردم و استودیوها بنویسید. این امر به آن معنا نیست که برده آمار و ارقام شوید، بلکه به آن معناست که باید مطلب و نوشته خود را با کسانی که شهرت جهانی دارند، پیوند دهید.
4_ نظم در نوشتن و تعیین اهداف
نویسندگان موفق بسیار منظبط هستند. آنها نوشتن را امری ضروری می دانند و هنگامی که کسی می گوید بیش از حد گرفتارم این به آن معناست که کارهای دیگری وجود دارد که شخص بیشتر به اجرای آن تمایل دارد و کاملا واضح است که میل به نوشتن، باید با عمل همراه باشد؛ در غیر این صورت به خودی خود معنا ندارد.
فیلمنامه نویسان موفق منتظر نمی مانند تا به آنها الهام شود؛ البته مواقعی هم است که در نوشتن تعلل می کنند؛ اما با این حال، بالاخره می نویسند. آنها به خوبی می دانند که وظیفه آنها نوشتن است و موفقیت شان در گرو چیست و درست به همین دلیل تا زمانی که اطلاعات به ذهنشان خطور می کند، منتظر می مانند.
رایج ترین شیوه، تعیین اهداف نوشتن است که عبارت است از: تعداد ساعات نوشتن و تعداد صفحات و صحنه هایی که باید روزانه نوشته شود؛ اگر با خودتان عهد کنید که چنانچه تا پایان از پشت میز کارتان بلند نشدید، به خود جایزه بدهید؛ متوجه خواهید شد که چقدر زود نوشتن هر فیلمنامه را تمام خواهید کرد؛ البته باید قدم به قدم پیش بروید.
فرق بین نویسندگان موفق و کسانی که رویای موفقیت را در سر می پرورانند، این است که گروه اول در پایان هر روز نسبت به روز قبل صفحات بیشتری نوشته اند.
5_ پی بردن به اصول کار و سازگاری با آنها
نویسندگان بلندپرواز باید بدانند چنانچه اثر آنها به فروش نرسد و یا حمایت نشود، موفق نخواهند بود. اگر دست اندرکاران بدانند که نوشته شما به پیشرفت کار آنها کمک می کند، شما را دوست خواهند داشت؛ در غیر این صورت، شما را به فراموشی خواهند سپرد.
پس چنانچه خود را با شرایط وفق ندهید، باید خود را برای سرخوردگی آماده کنید. نویسندگان موفق واقعیت امر را می دانند و خود را با آن وفق می دهند. آنها می دانند که کارشان بازنویسی می شود و با ستارگان فیلم و کارگردانان پیش می روند و وظیفه آنها کیفیت و کار خوب است.
6_ برانگیختن احساسات در خواننده
تأثیر هر فیلمنامه در برقراری ارتباط عاطفی با خواننده یا بیننده است. اگر نگاهی به فیلم های روز بیندازید، خواهید دید که همه آنها به بیننده وعده هیجان، تأثیرگذاری، شگفتی، ابهام، رضایت و جذابیت می دهند. آیا اثر شما می تواند این وعده ها را عملی کند؟
هر بار که تصمیم به نوشتن می گیرید در هر لحظه نگران از دست دادن خوانندگان خود باشید. در هالیوود، بدترین جرم این است که خواننده یا بیننده هر فیلم بگوید پایان داستان چه شد؟
هیچ خواننده ای وقت خود را صرف داستانی خسته کننده نمی کند و هیچ بیننده ای ۸/۵ دلار برای یک فیلم کسل کننده نمی پردازد.
فیلمنامه نویسان موفق اثر خود را بازنویسی می کنند تا هم خود و هم خواننده از آن تأثیر بگیرند.
پیشنهاد آخر
به یاد داشته باشید که هر فیلمنامه نویس بالاخره موفق شد نظر تهیه کننده، شرکت، همکار و یا خواننده را به خود جلب کند.
مطمئن باشید سرانجام موفق خواهید شد؛ البته سعی کنید رفتار، عادت، مهارت و طرز برخورد خود را بهتر کنید.
اگر این شش ویژگی مؤثر بود، آنها را امتحان کنید؛ در غیر این صورت، توانایی های خود را توسعه دهید. خیلی هم جدی برخورد نکنید. بازی و استراحت کنید، بخورید، بخندید، عشق بورزید، بخوابید و بنویسید و روزانه هر قدر که لازم باشد تکرار کنید.
منبع: مجله نقد سینما- شماره 42
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}